یکی میدونه که دوستش داری، یکی نمیدونه دوستش داری! بیچاره اونی که فکر میکنه دوستش داری........
ای ساکنان سرزمین ساده خوشبختی ای همدمان پنجره های گشوده در باران بر او ببخشایید بر او که از درون متلاشی است اما هنوز پوست چشمانش از تصور ذرات نور می سوزد و گیسوان بیهوده اش نومیدوار از نفوذ نفسهای عشق می لرزد فروغ فرخزاد
خیلی دلم برات تنگ شده..اگر چه هرگز ندیدمت.ولی اینو بدون که عشق تو تا ابد تو دلم می مونه...گاهی فکر می کنم خیلی خوبه که تو هرگز نخواهی فهمید که تنها عشق منی....وهیچوقت اینجا را پیدا نخواهی کرد،چرا که حتی زبان فارسی را هم نمی دونی...ولی بدون که خیلی دوست دارم...ولی این رسمش نبود...خیلی تنهام ...خیلی......به بودنت نیاز دارم...خیلی بی معرفتی!
حیف که نمی تونم دوست داشتنت را باور کنم.امیدوارم حدسم غلط باشه....بعد از یک سال برگشتی دوباره ابراز علاقه می کنی که چی؟